کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زدوخورد رایانهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
غِبْلَ زِدَ
لهجه و گویش گنابادی
ghebla zeda در گویش گنابادی یعنی دُمَل زده
-
لِغَنْ زِدَ
لهجه و گویش گنابادی
leghan zeda در گویش گنابادی یعنی فریب دادن ، کلک زدن ، تقلب کردن
-
مِجُوک زد
لهجه و گویش گنابادی
mojok zeda مژه برهم زدن ، کنایه از چشم بر هم نزدن و در این صورت هنگامی به کار میرود که کسی در جمع میخواد توجه دیگری یا دیگران را به یک مطلب ، یک فیلم ، یک خبر و....جلب نماید.
-
اَفْتُوْ زِدَ
لهجه و گویش گنابادی
aftowzeda در گویش گنابادی یعنی آفتاب سوخته ، طلوع آفتاب ، گرما زده
-
دان زد
لهجه و گویش تهرانی
کفتری که زیاد خورده
-
دون زد
لهجه و گویش تهرانی
کفتری که میل به دانه ندارد
-
گُدارِ وَرْ اُو زِدَ
لهجه و گویش گنابادی
godare war ouw zeda در گویش گنابادی یعنی قبل از عمل و اقدام اقدام به تحقیق و بررسی و پژوهش کردن درباره آن کار یا اقدام
-
هَلْف هَلْف زِدَ
لهجه و گویش گنابادی
halfhalf zeda در گویش گنابادی یعنی نفس نفس زدن به خاطر دویدن یا خسته شدن
-
زد به چاکِ (جده)
لهجه و گویش تهرانی
فرار کرد
-
زد و بند
لهجه و گویش تهرانی
تبانی
-
خوو خووَ بِم زد
لهجه و گویش بختیاری
xow-xowva bem zad خواب پریشان دیدم و نگرانم.