کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زخمه ای دست چپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چَپال،چپول
لهجه و گویش تهرانی
دست چپ،چپ دست، کسی که عادت دارد با دست چپ بنویسد.
-
لقمه چپ
لهجه و گویش تهرانی
لقمه چپ کردن، درشت، لقمهای که با کف دست برمیچینند (چپ= کف دست) چپکی زدن= با کف دست ضربه زدن
-
دست چپ
لهجه و گویش تهرانی
سمت چپ
-
چپّال
لهجه و گویش بختیاری
čappâl چپ دست.
-
چپ،چپه،چپک
لهجه و گویش تهرانی
کف (دست)
-
چَپول
لهجه و گویش تهرانی
چپ دست،لوچ
-
چپ
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: čap طاری: čap طامه ای: čap طرقی: čap کشه ای: čap نطنزی: čap
-
ته چم
لهجه و گویش تهرانی
ته مشت، ته دست،پول قماربازدر مشت:زیاد آن= چم،کم آن= ته چم (چم،چپ=کف)
-
دست
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: das(s) طاری: das(s) طامه ای: das(s) طرقی: das(s) کشه ای: das(s) نطنزی: das(s)
-
فلج دست
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: lams / koč طاری: čelâq / efliǰ طامه ای: efliǰ / koč طرقی: lams / koč کشه ای: efliǰ نطنزی: efliǰ / koč
-
دِسْمالْ
لهجه و گویش گنابادی
desmal در گویش گنابادی یعنی دست زده شده ، گاییده شده ، استفاده شده ، پارچه ای که در جیب به عنوان عرق چین و خشک کردن صورت و پاک کردن بینی استفاده میکنند.