کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ریز
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: riz / kasla طاری: riz طامه ای: riz طرقی: hürdoriz / kas کشه ای: riz نطنزی: riz
-
واژههای مشابه
-
سیْنِ رِیْز
لهجه و گویش گنابادی
sinereiz در گویش گنابادی یعنی گردن بند ، گردن آویز
-
باد ریز
لهجه و گویش بختیاری
bâd riz بادریز، میوهاى که خود از درخت بیفتد.نیز pâ-daraxti
-
ریز کردن
لهجه و گویش تهرانی
عدم تصرف در آب در روز مصیبت
-
یک ریز
لهجه و گویش تهرانی
دائم، دائماً
-
یه ریز
لهجه و گویش تهرانی
پیاپی
-
خُرده ریز
لهجه و گویش تهرانی
وسایل جزیی
-
سینه ریز
لهجه و گویش تهرانی
گردنبند
-
نیم سینه ریز
لهجه و گویش تهرانی
سینه ریزی که فقط میان سینه میافتد.
-
قِر ریز ،()ریختن
لهجه و گویش تهرانی
قر کم حرکت
-
جستوجو در متن
-
نِرْمُوْک
لهجه و گویش گنابادی
nermouwk در گویش گنابادی یعنی نرمه ، نرم کردن ، ریز کردن ، ریز ریز
-
پِراش پِراش
لهجه و گویش بختیاری
perâš perâš تکه تکه، ریز ریز؛
-
بوران
لهجه و گویش تهرانی
توفان ریز بار