کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریخته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مث خانه جهود
لهجه و گویش تهرانی
درهم ریخته
-
آوار
لهجه و گویش تهرانی
ساختمان فرو ریخته.
-
پادرختی
لهجه و گویش تهرانی
میوه ریخته پای درخت
-
درجه،دریجه
لهجه و گویش تهرانی
قالب ریخته گری
-
چای شیرین
لهجه و گویش تهرانی
چای که در آن شکر ریخته اند
-
شُربالیهود
لهجه و گویش تهرانی
درهم، بهم ریخته
-
شَلَم شوربا
لهجه و گویش تهرانی
درهم، مخلوط، بهم ریخته
-
وَرْشُلُپّیْدَ
لهجه و گویش گنابادی
warsholoppida در گویش گنابادی یعنی ریختن ، ریخته شدن
-
هَوار
لهجه و گویش تهرانی
آوار،سقف یا دیوار فرو ریخته.
-
درب(و) داغون،درب و داغان
لهجه و گویش تهرانی
سست،پیزُری،از کار افتاده،بهم ریخته
-
دُم کُل
لهجه و گویش تهرانی
دم بریده ، مرغیکه پرهای دمش ریخته باشد.
-
چُوگُولَه
لهجه و گویش بختیاری
čugula چوبِ خشک سرشاخه درختان ریخته برزمین.
-
پَخْ پَخْ
لهجه و گویش گنابادی
pakhpakh در گویش گنابادی یعنی به هم ریخته ، نامرتب ، نامیزان ، بدون نظم ، آشفته
-
دُلمه
لهجه و گویش تهرانی
داخل بادمجان یا فلفل یا گوجه فرنگی را برنج و گوشت ریخته و میپزند
-
مُک
لهجه و گویش تهرانی
دقیقاً،تمام، کمال،درست ،سر راست/حباب در شیشه و ریخته گری