کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رک و پوست کنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رِک
لهجه و گویش بختیاری
rek 1. ردیف، رج؛ 2. به صف، کنار هم؛3. شىء را به شىء دیگر تکیه دادنbe rek bemunit>:به صف بایستید؛do rekka:دو ردیفه> .
-
رُک
لهجه و گویش بختیاری
rok 1. ایستاده، استوار؛ 2. سخن راست،صریح.
-
جستوجو در متن
-
غِلِفتی
لهجه و گویش تهرانی
کامل،سریع،پوست کنده،کندن پوست گوسفند بدون پارگی
-
اُرُّوش
لهجه و گویش بختیاری
orruš بلغور گندم پوست کنده.
-
آشِ اُرّوش
لهجه و گویش بختیاری
âš-e orruš آش بلغور گندم پوست کنده.
-
کنده کش،کنده کشی
لهجه و گویش تهرانی
خم زانو را گرفتن و زمین زدن
-
وَرآمدن
لهجه و گویش تهرانی
تخمیر و آماده شدن خمیر،کنده و جدا شدن
-
جُل و پوست
لهجه و گویش تهرانی
مفرش ،اثاثه
-
تو پوست گردو گذاشتن (دست/پا)
لهجه و گویش تهرانی
دست و پای گربه دزد را قیرزده در پوست گردو میچسباندند ،ازشکارعاجز میشد
-
تیماج
لهجه و گویش تهرانی
پوست نامرغوب بز و گوسفند برای سراجی و کفاشی
-
اَنگیرِ مُرقوجیجَه
لهجه و گویش بختیاری
angir-e morq-o-jija انگور مرغ و جوجه (نوعى انگور کهخوشههاى آن داراى تعدادى دانه بسیاردرشت با پوست کلفت و تعداد بیشترىدانه بسیار ریز با پوست نازک است).
-
جام چهل کلید
لهجه و گویش تهرانی
جام برنجی که پشت و روی آن آیات فتح و سحرشکن و اسامی خدا کنده شده و چهل تکه برنج در داخل آن آویزان است.با آن آب دعا خوانده مینوشند.
-
دست و پا تو پوست گردو گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
گرفتار کردن
-
دمار
لهجه و گویش تهرانی
پوست کبود و آبی روی مازه (گوشت)،دمبرگ توتون