کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رَخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رَخ
لهجه و گویش گنابادی
rakh در گویش گنابادی یعنی خط خط ، خط خطی ، خط خط بودن روی بدن انسان یا حیوان
-
واژههای مشابه
-
رُخ
لهجه و گویش تهرانی
شاخه جوان درخت ومناسب پیوند
-
رُخ اسپاردَن
لهجه و گویش بختیاری
rox espârdan پریدن رنگ از صورت، ناگهانى ترسیدن،وحشت کردن.
-
رُخ باز
لهجه و گویش تهرانی
دوستار زنان خوش صورت
-
به رخ کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
به رو آوردن
-
واژههای همآوا
-
رُخ
لهجه و گویش تهرانی
شاخه جوان درخت ومناسب پیوند
-
جستوجو در متن
-
توسر زدن
لهجه و گویش تهرانی
به رخ کشیدن
-
شترنج
لهجه و گویش تهرانی
اصطلاحات شترنج:مات شدن،پات شدن،مندک کردن،مهرخ نمودن،به رخ کشیدن (مهره کمین رخ گذاشتن)
-
رُو
لهجه و گویش تهرانی
رُخ، صورت، چهره، گونه، دیم،طرف،جهت
-
دِیزَق
لهجه و گویش گنابادی
deyzagh دیزق شهری بوده در پنج کیلومتری غرب گناباد که قنات دیزق نیز از آنجا میگذرد و در زمان ساخت این شهر باستانی ای قنات حفر شده است.این شهر باستانی به علت زلزله ای بزرگ که در آن زمان رخ داده ویران شده و خرابه های آن به مرور زمان بر اثر طوفان شن زیر ...