کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رنگین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پِلِکُنَّن
لهجه و گویش بختیاری
pelekonnan آلوده کردن، چیزى را به گل و لاى یا مایعى رنگین آلودن.
-
جاجیم
لهجه و گویش بختیاری
jâjim نوعى بافتنى پشمى رنگین به عرض 35سانت که چند تخته آن را کنار هم دوزند تامربع شود.
-
معجون افلاطون
لهجه و گویش تهرانی
سینی حلبی آبنباتهای نرم رنگین،در خانه های هم مرکز ،بچه ها با پرداخت ده شاهی میخ سر پهنی درآن فرو برده تا آبنبات به آن بچسبد،بیرون کشیده میلیسیدند.
-
کُتَل بَسَّن
لهجه و گویش بختیاری
kotal bassan نوعى عزادارى براى مرده جوان (در این مراسم اسبى را زین کنند و با پارچههاى رنگین زینت کنند و چند زن در کنار آن مویه سردهند و شعرهایى در وصف جوان مرده خوانند).