کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رفت و آمد کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اِز کیسُم رفت
لهجه و گویش بختیاری
ez kisom raft از دستم رفت، از دست دادم.
-
مث روغن به زمین رفت
لهجه و گویش تهرانی
گم شد
-
جستوجو در متن
-
شُورِوی
لهجه و گویش گنابادی
showrewi در گویش گنابادی یعنی در شب رفت و آمد کردن ، دستشویی رفتن در شب
-
آمد و نیومد
لهجه و گویش تهرانی
شگون داشتن و عدم آن
-
مث آب اماله
لهجه و گویش تهرانی
در تلاطم و رفت و آمد
-
مثل آب اماله
لهجه و گویش تهرانی
دایم در رفت و آمد
-
هِى
لهجه و گویش بختیاری
hey پیاپى، مکرر hey owved hey raft>:پیاپى آمد و رفت> .
-
پای کسی را بریدن
لهجه و گویش تهرانی
مانع رفت و آمد کسی شدن
-
پَلاس
لهجه و گویش تهرانی
گلیم. جایی رفت و آمد داشتن
-
جیریت
لهجه و گویش بختیاری
jirit سریع، تند be jirit owed-o-raft>:بهسرعت آمد و رفت> .
-
راس و ریس، راس و ریس کردن
لهجه و گویش تهرانی
مقدمه چینی /اصلاح کردن،فراهم کردن، مرتب کردن
-
وَرْهَمْ رِخْتَ
لهجه و گویش گنابادی
warhamrekhta در گویش گنابادی یعنی زد و بند کردن ، ساخت و پاخت کردن ، توطئه کردن و دسیسه ، تبانی
-
مِن (و) مِن کردن
لهجه و گویش تهرانی
بریده و یا با تردید صحبت کردن،لکنت
-
حال و حول حال و هول،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
تفریح،لذت ،کیف کردن