کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رسیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رسیده
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: rasuwa طاری: rassâye طامه ای: rassâɂe طرقی: rassâyi کشه ای: resida نطنزی: rassâɂa
-
واژههای مشابه
-
گمونت رسیده
لهجه و گویش تهرانی
فکر میکنی، تصور میکنی
-
اگر زود رفته بودیم، حتما به او رسیده بودیم.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: age zü bešdabâɂima, hatmi be nu(n) berassâbâɂima. طاری: age zü bešdaboyim, hatman beš berassâɂaboyim. طامه ای: ege zutar bošeɹabeɹim, hatman be nuhun borassâɂabeɹim. طرقی: age zü bešiyaboyim, hatman e rassâboyim. کشه ای: age zi bešiyaboyim, ...
-
جستوجو در متن
-
نوکیسه
لهجه و گویش تهرانی
تازه بدوران رسیده
-
مث خون
لهجه و گویش تهرانی
قرمز،هندوانه رسیده
-
میراتى
لهجه و گویش بختیاری
mirâti میراث، به ارث رسیده (بىادبانه).
-
شاشش کف کرده
لهجه و گویش تهرانی
به حد بلوغ رسیده است
-
نیده
لهجه و گویش بختیاری
neyda ندیده، ندید بدید، تازه به دوران رسیده.
-
کسوت پوش
لهجه و گویش تهرانی
درویشی که به مقام رسیده و کسوت میپوشد.
-
تُحْفَ
لهجه و گویش گنابادی
tohfa در گویش گنابادی یعنی ندید بدید ، تازه به دوران رسیده ، مغرور
-
شِفْتَ
لهجه و گویش گنابادی
shefta در گویش گنابادی یعنی گلی که لگد شده و آماده استفاده است ، رسیده ، شیرین شده ، پی ریزی ساختمان ، آماده کردن مصالح ساختمان جهت استفاده و بکارگیری در ساختمان سازی ، محلول سِفت
-
لَحْمُوْکْ
لهجه و گویش گنابادی
lahmouwk در گویش گنابادی یعنی زیاد رسیده(میوه ها)، لعبوک ، فرو رفته و نرم شده ، در حال فساد و فاسد شدن ، اولین مرحله فساد در میوه ها یا غذاها را لحموک گویند.
-
نوْن گِنْدُم شِکِمِ فوْلَدی
لهجه و گویش گنابادی
none gendom shekem fwladi ضرب المثل گنابادی نان گندم ، شکم فولادی کنایه از افراد تازه به دوران رسیده که به دلیل رسیدن سریع یا خیلی کند از فقر به ثروت خود را گم کرده و فقر و فلاکت خود را فراموش میکنند و ادای اشراف زادگان را در می آورند.