کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رساندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رساندن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: berasni طاری: rasnây(mun) طامه ای: rasnâɂan طرقی: rasnâymun کشه ای: rasnâymun نطنزی: resnâɂan
-
جستوجو در متن
-
رَسُنَّن
لهجه و گویش بختیاری
rasonnan رساندن.
-
به زخم زدن
لهجه و گویش تهرانی
به مصرف رساندن
-
نون رسوندن
لهجه و گویش تهرانی
به کسی منفعت رساندن
-
شوخی انگشتی
لهجه و گویش تهرانی
انگشت به کسی رساندن
-
گزیدن
لهجه و گویش تهرانی
زیان رساندن
-
دست به آب
لهجه و گویش تهرانی
مستراح ،آبریزگاه:()رساندن/رفتن /داشتن
-
چِزُنَّن
لهجه و گویش بختیاری
čezonnan چزاندن، آزار رساندن.
-
دیده بوس
لهجه و گویش تهرانی
سلام رساندن در نامه:مادر عزیرم را ()م
-
لُونْجَ
لهجه و گویش گنابادی
louwnja در گویش گنابادی یعنی همراهی نکردن ، بهانه آوردن ، کنار کشیدن ، آسیب رساندن
-
قُلُمْبَ
لهجه و گویش گنابادی
gholomba در گویش گنابادی یعنی کنایه ، سخنی که در آن ریشخند پنهان است ، سخن سنگین و منظور رساندن بصورت غیر مستقیم