کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رختخواب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رختخواب
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: raxtexow طاری: devâǰ طامه ای: joxow طرقی: dövâǰ کشه ای: dovâǰ نطنزی: raxtexow
-
جستوجو در متن
-
جُل جا
لهجه و گویش بختیاری
jol-jâ رختخواب.
-
جُلّ و جا
لهجه و گویش تهرانی
رختخواب
-
جا
لهجه و گویش تهرانی
رختخواب
-
جا
لهجه و گویش بختیاری
jâ 1. جا، مکان؛ 2. رختخواب. jâ mo-ne bennâz>:رختخواب مرابینداز> .
-
انداختن
لهجه و گویش تهرانی
پهن کردن( رختخواب )
-
جا انداختن
لهجه و گویش تهرانی
رختخواب پهن کردن
-
جا جمع کردن
لهجه و گویش تهرانی
رختخواب را جمع کردن
-
جُلُ و پِلاس
لهجه و گویش بختیاری
jol-o-pelâs فرش و رختخواب، لوازم زندگى.
-
دشک پرقو
لهجه و گویش تهرانی
رختخواب راحت و اشرافی
-
جُل
لهجه و گویش بختیاری
jol 1. لحاف، رختخواب؛ 2. پلاس.
-
چادر شب،()لحاف
لهجه و گویش تهرانی
شمد بزرگی با نقش شطرنجی که رختخواب را در آن می بندند
-
جا اِنّاختَن
لهجه و گویش بختیاری
jâ ennâxtan 1. جا انداختن (استخوان از مفصل دررفته)؛ 2. رختخواب انداختن؛ 3. از قلمانداختن (در شمارش).