کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیگر کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ازبس غذا خورده است، دیگر نمیتواند از جایش حرکت کند.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: veski qazâ-š bexarde, yâš-de tekun neši xa. طاری: vaski-š bexârda, ebi takkun naša xâ. طامه ای: vaski qozâ-y boxârde, bešârnayye yây-de beland ebu. طرقی: veski qözâ-š bexârda, ebi teqeš navâna yâš-de tekun bexera. کشه ای: veske-š qezâ bexârd...
-
تابستان گرمترین فصل سال است (/ در تابستان گرما بیش از فصل های دیگر است).
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: tâbessun garmtarin fasl-e sâl-a. طاری: tâbassun garmtarin fasl-e sal-a. طامه ای: tâbessun garmâ viš-e faslâ-ye ebi-ye (/-ya). طرقی: tâbassun garmtarin fasl-e sal-a. کشه ای: tâbassun garmtarin fasl-e sâl-a. نطنزی: tâbessun garmtar az faslâ-ye...
-
جستوجو در متن
-
در کردن
لهجه و گویش تهرانی
ول کردن،بلا اثر کردن،منفجر کردن،شلیک کردن
-
بُر کردن
لهجه و گویش تهرانی
گُل کردن، گرفتن کاسبی،جلوه کردن، رشد کردن
-
وُلا کردن
لهجه و گویش بختیاری
volâ kerdan ولو کردن، پهن کردن، پراکنده کردن.
-
سیل /سی /سیر کردن
لهجه و گویش تهرانی
تماشا کردن،سیر کردن،سفر کردن
-
آهک کردن
لهجه و گویش تهرانی
پیر کردن، مریض کردن.
-
کردن
لهجه و گویش بختیاری
kerdan کردن، انجام دادن.
-
تُخس کردن
لهجه و گویش تهرانی
پخش کردن،قسمت کردن
-
گذران کردن
لهجه و گویش تهرانی
زندگی کردن ،سپری کردن
-
کله کردن
لهجه و گویش تهرانی
پراکنده کردن،رد کردن
-
نِسَقْ
لهجه و گویش گنابادی
nesagh در گویش گنابادی تهیه کردن ، محیا کردن ، آماده کردن چیزی ، ردیف کردن ، فراهم آوردن
-
وَرْمَلیْدَ
لهجه و گویش گنابادی
warmalida در گویش گنابادی یعنی مست کردن ، اصرار کردن ، پافشاری کردن ، تلاش کردن
-
راس و ریس، راس و ریس کردن
لهجه و گویش تهرانی
مقدمه چینی /اصلاح کردن،فراهم کردن، مرتب کردن