کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیگر
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: abi طاری: ebi طامه ای: abi طرقی: ibi کشه ای: ebi نطنزی: abi
-
واژههای مشابه
-
ازبس غذا خورده است، دیگر نمیتواند از جایش حرکت کند.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: veski qazâ-š bexarde, yâš-de tekun neši xa. طاری: vaski-š bexârda, ebi takkun naša xâ. طامه ای: vaski qozâ-y boxârde, bešârnayye yây-de beland ebu. طرقی: veski qözâ-š bexârda, ebi teqeš navâna yâš-de tekun bexera. کشه ای: veske-š qezâ bexârd...
-
تابستان گرمترین فصل سال است (/ در تابستان گرما بیش از فصل های دیگر است).
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: tâbessun garmtarin fasl-e sâl-a. طاری: tâbassun garmtarin fasl-e sal-a. طامه ای: tâbessun garmâ viš-e faslâ-ye ebi-ye (/-ya). طرقی: tâbassun garmtarin fasl-e sal-a. کشه ای: tâbassun garmtarin fasl-e sâl-a. نطنزی: tâbessun garmtar az faslâ-ye...
-
جستوجو در متن
-
bakhtiari
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بختیاری
-
سِرْدِسْتی
لهجه و گویش گنابادی
serdesti در گویش گنابادی یعنی غذای حاضری ، کار آسان را انتخاب کردن ، غذای ساده و بدون تجملات
-
سِرْدَقْ
لهجه و گویش گنابادی
serdagh در گویش گنابادی یعنی کچل ، سر بی مو
-
سِرْدِگُمْ
لهجه و گویش گنابادی
serdegom در گویش گنابادی یعنی گیج و مَنْگ ، پریشان احوال ، حیران و سردرگم
-
سِرْعُوْک
لهجه و گویش گنابادی
serouwk در گویش گنابادی یعنی دیوانه ، مجنون ، سفیه ، نابخرد ، بی عقل ، صغیر ممیز
-
سَرَکْ
لهجه و گویش گنابادی
sarak در گویش گنابادی یعنی خبرگیری ، سر زدن ، فضولی ، جاسوسی ، دید زدن
-
سِرْکُنْ
لهجه و گویش گنابادی
serkon در گویش گنابادی یعنی مداد تراش ، قلم تراش ، تیز و سر کننده قلم
-
سِرِکِیْف
لهجه و گویش گنابادی
serekeyf در گویش گنابادی یعنی سرحال ، خوشحال ، شاد ، شنگول ، با انگیزه و مُصَمَّم
-
سِرْگُداْر
لهجه و گویش گنابادی
sergodar در گویش گنابادی یعنی سر موقع ، سر وقت ، به موقع
-
سِرْگی
لهجه و گویش گنابادی
sergi در گویش گنابادی یعنی پهن گاو ، مدفوع گاو ، کنایه از انسان بی ارزش