کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیدَن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیدَن
لهجه و گویش بختیاری
didan دیدن.
-
واژههای مشابه
-
دیدن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bevini طاری: didan طامه ای: diyan طرقی: didan کشه ای: didan نطنزی: diyan
-
ساعت،() دیدن/داشتن،وقت دیدن
لهجه و گویش تهرانی
وقت خوب بودن برای کاری
-
خواب دیدن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: xow bevini طاری: xow didan طامه ای: xow diyan طرقی: xow didan کشه ای: xow didan نطنزی: xow diyan
-
خون دیدن
لهجه و گویش تهرانی
قاعده شدن، خونی شدن کارد در چاقو کشی:تا خون نبینه غلاف نمیشه.
-
خیر دیدن
لهجه و گویش تهرانی
منفعت بردن
-
دَم دیدن
لهجه و گویش تهرانی
رشوه دادن
-
خیر چیزی را دیدن
لهجه و گویش تهرانی
کمال استفاده را بردن
-
داغ دیدن، داغ دیده
لهجه و گویش تهرانی
مُردن نزدیکان
-
مفتِ خود دیدن
لهجه و گویش تهرانی
کلاشی
-
پشت گوش دیدن
لهجه و گویش تهرانی
امر محال:مگر ()ت را ببینی
-
سر کتاب،()دیدن،()وا کردن
لهجه و گویش تهرانی
پیشبینی از روی کتابهای علوم غریبه
-
چشمِ دیدن کسی را نداشتن
لهجه و گویش تهرانی
دشمن کسی بودن