کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دُوْری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دُوْری
لهجه و گویش گنابادی
dowri در گویش گنابادی یعنی ظرف ، بشقاب
-
واژههای مشابه
-
دوری
لهجه و گویش تهرانی
بشقاب بزرگ، دیس،بشقاب بزرگ لبهدار،سینی
-
دوری گردان
لهجه و گویش تهرانی
شعبده بازی که بشقاب را روی میله میگرداند
-
بادیه و دوری
لهجه و گویش تهرانی
ظروف
-
پشت دوری (بشقاب) کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
کسی را ناامید کردن
-
واژههای همآوا
-
دوری
لهجه و گویش تهرانی
بشقاب بزرگ، دیس،بشقاب بزرگ لبهدار،سینی
-
جستوجو در متن
-
پس نشین
لهجه و گویش تهرانی
دوری گزین
-
دِقْ
لهجه و گویش گنابادی
degh در گویش گنابادی یعنی دلتنگی ، افسردگی ، غم هجران ، مردن از دوری معشوق
-
دِلْ وَکِنْدَ
لهجه و گویش گنابادی
delwakenda در گویش گنابادی یعنی دل تنگی ، فراق ، درد دوری
-
نیار
لهجه و گویش بختیاری
niâr دلتنگى، افسردگى bača-m niâr-e âqâs-e> kerda:فرزندم از دورى پدر افسرده شده است> .
-
اسفنج
لهجه و گویش گنابادی
esfanj در گویش گنابادی یعنی اسپند ، دانه های خار های بیابانی که به جهت دوری از چشم زخم و یا برای دعا خوانی و سحر در آتش میاندازند تا بسوزد و بلایا را از زندگی انسان دور کند ، سِبَنْج
-
سِبَنْج
لهجه و گویش گنابادی
sebanj در گویش گنابادی یعنی اسپند ، دانه های خار های بیابانی که به جهت دوری از چشم زخم و یا برای دعا خوانی و سحر در آتش میاندازند تا بسوزد و بلایا را از زندگی انسان دور کند ، اسفنج