کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دَم دست ی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دم
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: dom طاری: dom طامه ای: dom طرقی: domb کشه ای: dom نطنزی: dom
-
دُم
لهجه و گویش تهرانی
دم، دنب، دنباله .
-
دُم
لهجه و گویش بختیاری
dom 1. دُم؛ 2. قهر dom kerda>:قهر کردهاست> .
-
دم به دم
لهجه و گویش تهرانی
هرلحظه
-
دَم تا دُم
لهجه و گویش تهرانی
همگی
-
دم به دم کسی دادن
لهجه و گویش تهرانی
با کسی همصحبت یا وارد مشاجره شدن
-
دُم سیخ کردن،دم سیخاندن
لهجه و گویش تهرانی
مردن(به شوخی)به علت جمود نعش حیوانات که دم آنها سیخ میشود.
-
رو دُم
لهجه و گویش بختیاری
rudom فرزندم (لفظى است براى ابراز محبت).
-
دُم بریده
لهجه و گویش تهرانی
شیطان
-
دمِ چَک
لهجه و گویش تهرانی
در معرض خطر
-
دَم دادن
لهجه و گویش تهرانی
سینه زدن و نوحه
-
دَم دادن
لهجه و گویش تهرانی
فریب دادن
-
دم در
لهجه و گویش تهرانی
نزدیک در
-
دَم دیدن
لهجه و گویش تهرانی
رشوه دادن
-
دم راهی
لهجه و گویش تهرانی
پول یا هدیه ای که به مسافر بدهند