کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دور از مرز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دُوْر
لهجه و گویش گنابادی
douwr در گویش گنابادی یعنی شجاعت ، جسارت ، جرئت پیدا کردن
-
دوـ دور، دو دور دو دور
لهجه و گویش تهرانی
صدای شیپور
-
دور شدن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: dur bebiyan طاری: dür vâboy(mun) طامه ای: dur boboɂan طرقی: dür vâboymun کشه ای: dir beboymun نطنزی: dur baboyan
-
دور برداشتن
لهجه و گویش تهرانی
جولان دادن،هارت و هورت کردن
-
دیوار دور بام
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: herre طاری: -------- طامه ای: --------- طرقی: herra کشه ای: -------- نطنزی: erre
-
بادمجان دور قاب چین
لهجه و گویش تهرانی
چاپلوس،متملق
-
داو، دو، دور
لهجه و گویش تهرانی
نوبت بازی، نوبت ـ دعوا، ادعا
-
دور به دست افتادن
لهجه و گویش تهرانی
کنترل را به دست گرفتن
-
دور دادن، دو دادن
لهجه و گویش تهرانی
میدان دادن به کسی
-
دور شو،()کور شو
لهجه و گویش تهرانی
شاطران شاه به مردم میگفته اند
-
دور و دراز
لهجه و گویش تهرانی
طولانی
-
دور و وَر
لهجه و گویش تهرانی
پیرامون .
-
کور شو دور شو
لهجه و گویش تهرانی
شاطران شاه یا حرم در خیابان می گفته اند