کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ده کول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کوْل
لهجه و گویش گنابادی
kouwl در گویش گنابادی یعنی پشت ، حمال ، کارگر ، بر دوش گرفتن چیزی ، بر پشت سوار کردن
-
کَوَل
لهجه و گویش تهرانی
تنبوشه
-
کَوَل
لهجه و گویش تهرانی
لوله سفالی یا سیمانی برای داخل کانال و قنات
-
کولِ مال
لهجه و گویش بختیاری
kul-e mâl قرص نان ضخیمى که از ضایعاتِ نان به هنگام پختن تهیه مىشود.
-
جُل به کول
لهجه و گویش بختیاری
jol-be-kul با نان خوردن تریت آبگوشت.
-
به کول کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
کول گرفتن
-
کِپ کول کردن
لهجه و گویش بختیاری
kep-kul kerdan پوشاندن تن و بدن.
-
دُم به کُول
لهجه و گویش بختیاری
dom-be-kul 1. (لفظى) دم به پشت؛ 2. عقرب، کژدم.
-
کول،کولی،کوله،کوله بار
لهجه و گویش تهرانی
شانه،کتف
-
پالونه
لهجه و گویش تهرانی
کَوَل قنات
-
کَل و پوپ هم پِریدن
لهجه و گویش بختیاری
kal-o pup-e ham peridan جنگیدن پرندگان با هم، به سر و کول هم پریدن، زد و خورد کردن.
-
گُردَه کردن
لهجه و گویش بختیاری
gorda kerdan 1. کول کردن، بر دوش گرفتن؛ 2. لباس بر تن کردنpiran-e-t-e bekon gorda-t> :پیراهنت را بپوش> .
-
دوالپا،دوالک پا
لهجه و گویش تهرانی
موجود افسانه ای باپاهای تسمه مانند که کنار جاده با خواهش کول افراد شده ،سپس پاهایش دورآنها پیچیده و آنها را تا حد مرگ میدوانده.