کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دل سپردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دَلْ
لهجه و گویش گنابادی
dal در گویش گنابادی یعنی سگ ماده
-
دَل
لهجه و گویش بختیاری
al جانور ماده (سگ و گرگ) .
-
دِل
لهجه و گویش بختیاری
del قلب.
-
دِلْ دِلْ
لهجه و گویش گنابادی
deldel در گویش گنابادی یعنی تعلل کردن ، درنگ کردن ، سستی ، تاخیر ، عذر آوردن ، بهانه تراشی برای انجام ندادن
-
دل ای دل،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
ترجیع بند تصنیف های قدیمی،علافی
-
دِل دِل کردن
لهجه و گویش تهرانی
مردد بودن
-
دُل دُل،تخم ()
لهجه و گویش تهرانی
چیز قیمتی:مگه تخم دل دل کردی!
-
دل دل کِردن
لهجه و گویش بختیاری
del-del kerdan تردید کردن، دودل بودن.
-
دل شادکنک،دل خوش کنک
لهجه و گویش تهرانی
مایه دلخوشی،رفیقه.
-
دِلْ وَرْجا
لهجه و گویش گنابادی
delwarja در گویش گنابادی یعنی با طمئنینه ، آرام و قرار گرفتن
-
دِلْ وَکِنْدَ
لهجه و گویش گنابادی
delwakenda در گویش گنابادی یعنی دل تنگی ، فراق ، درد دوری
-
دِلْ دِلُوْک
لهجه و گویش گنابادی
deldelouwk در گویش گنابادی یعنی وسواس ، تردید
-
دِلْ شُوْرَ
لهجه و گویش گنابادی
delshouwra در گویش گنابادی یعنی دغدغه داشتن ، نگرانی ، نفوس بد زدن ، افکار بد داشتن درباره اتفاق بدی که احتمال دارد بیفتد.
-
دِلْ شُسْتَ
لهجه و گویش گنابادی
delshousta در گویش گنابادی یعنی ابراء کرده ، بخشیدن ، بخشش ، گذشتن از حق یا عشق ، ناامید شدن ، اعراض
-
اَلِّ دُل
لهجه و گویش گنابادی
alle dol در گویش گنابادی خرت و پرت ، چیز و میز ، وسایل خرد و ریز و کهنه، خرد و ریز ، خِنزِل پِنْزِل ، اسباب اضافه و کم ارزش ، غالبا به ته مانده و باقی مانده اسباب و اثاثیه اطلاق می شود.