کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دعای پیش از غذا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پیش مونده
لهجه و گویش تهرانی
پس مانده غذا
-
آبدست
لهجه و گویش تهرانی
آب شستن دست بعد از خوردن غذا (با آفتابه و لگن ).
-
پیش، () ()،()()کی، ()کی.
لهجه و گویش تهرانی
از پیش
-
اَفتووَه لَگن
لهجه و گویش بختیاری
aftowva lagan آفتابه لگن (براى شستشوى دست و دهان بعد از خوردن غذا).
-
آب پاکی
لهجه و گویش تهرانی
آب شستن دست پس از غذا .()رودست کسی ریختن=اتمام حجت
-
آش پیش پا
لهجه و گویش تهرانی
آشی که پیش از سفر فردی میپزند.
-
موسکَه زدن
لهجه و گویش بختیاری
muska zadan 1. جستجوى غذا از طریق بو کشیدن (براى سگ بهکار رود)؛ 2. (کنایى) آدم چاپلوس و سورچران.
-
جِلو جِلو
لهجه و گویش تهرانی
از پیش
-
پیشکی
لهجه و گویش تهرانی
از قبل، پیش پرداخت
-
پیش اِز پِگه
لهجه و گویش بختیاری
piš ez pega 1. صبح خیلى زود؛ 2. دادن خبرى پیش از دیگران pega .
-
کُرچَل
لهجه و گویش بختیاری
korčal خوشه گندم یا جو نیم کوبیده پیش از جدا شدن دانه از سُنبُله.
-
زیتالا
لهجه و گویش بختیاری
zitâlâ از خیلى پیش تا حالا.
-
گایِلگَه
لهجه و گویش بختیاری
gâyelga محل تجمع گاوان پیش از رفتن به چَرا.
-
سرما ریزه
لهجه و گویش تهرانی
تگرگ ریز و سفیدی که پیش از برف میبارد،برفک
-
کُرى
لهجه و گویش بختیاری
kori رشتههاى تار قالىبافى پیش از بافت.