کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دشواری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جَخت
لهجه و گویش بختیاری
jaxt لفظى براى بیان دشوارى.
-
تَنگِلایى
لهجه و گویش بختیاری
tangelâi تنگنا، شکاف کوه یا سوراخِ غارى که به دشوارى از آن عبور کنند.
-
سَختى کَشیدن
لهجه و گویش بختیاری
saxti kašidan 1. سختى کشیدن، دشوارى دیدن؛ 2.زحمت کشیدن.
-
سختى
لهجه و گویش بختیاری
saxti 1. دشوارى؛ 2. تأکید بر انجام گرفتن کارى saxti kon jal biâ>:تأکید کن زودبیاید> .
-
تا بارى
لهجه و گویش بختیاری
tâ-bâri 1. نابرابرى؛ 2. (کنایى) سختى، دشوارى. dars nixuna xos be tâbâris eniša>:درس نمىخواند،صدمهاشبهخودشمىرسد>.
-
نوشِوا
لهجه و گویش بختیاری
nuševâ اواخر بهار و اوائل تابستان، نزدیک به رسیدن محصولات کشاورزى (ذخیره غذایى اغلب کشاورزان در این ایام تماممىشود و روزهاى دشوارى را مىگذرانند).