کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دس دس کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دَسّ
لهجه و گویش بختیاری
dass دست.
-
مایَه دَس
لهجه و گویش بختیاری
mâya das سرمایه اندک.
-
دَس بِرار
لهجه و گویش بختیاری
das berâr 1. برادرخوانده؛ 2. دوست بسیارصمیمى.
-
دَسِّ برقِزا
لهجه و گویش بختیاری
dass-e bar-qezâ دست بر قضا، برحسب اتفاق.
-
دَس بَن
لهجه و گویش بختیاری
dasban دستبند.
-
دَس پَنجَه
لهجه و گویش بختیاری
das-panja کدبانوگرى، هنر خانهدارى.
-
دَس دامُون
لهجه و گویش بختیاری
das-dâmun دستِ پایین، دستِ کم.
-
دَس مَلَّه
لهجه و گویش بختیاری
das-malla دستِ شنا، شنا کردنdas-malla nâra>:دستِ شنا ندارد، نمىتواند شنا کند> .
-
دَس نُماز
لهجه و گویش بختیاری
das-nomâz دست نماز، وضو.
-
بَن به دَس
لهجه و گویش بختیاری
ban be das بند به دست (نام نوعى بازى).
-
دَس به اُوو
لهجه و گویش بختیاری
das be ow دست به آب، مستراح، ادرار داشتن.
-
دَس بِه زُور
لهجه و گویش بختیاری
as-be-zur کسى را به زور بهکارى واداشتن.
-
دَس به گردِن
لهجه و گویش بختیاری
das-be-garden دست به گردن، همآغوش.
-
دَس دامُون گرفتن
لهجه و گویش بختیاری
das-dâmun gereftan چیزى را دستکم گرفتن، ناچیز شمردن.