کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دست خوش کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دست به دست دادن
لهجه و گویش تهرانی
بردن داماد به اطاق عروس ودادن رونما توسط پدر
-
دست رو دست گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
اقدامی نکردن
-
دست گردون،دست گردان
لهجه و گویش تهرانی
وام دادن و وام گرفتن ،قرض، تنخواه
-
دست فرمون،دست به فرمان
لهجه و گویش تهرانی
مهارت در رانندگی
-
فلج دست
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: lams / koč طاری: čelâq / efliǰ طامه ای: efliǰ / koč طرقی: lams / koč کشه ای: efliǰ نطنزی: efliǰ / koč
-
آلت دست
لهجه و گویش تهرانی
بازیچه،مزدور
-
دست بگیر
لهجه و گویش تهرانی
کمک بگیر
-
دست بوس
لهجه و گویش تهرانی
عرض کوچکی و احترام
-
دست پاک
لهجه و گویش تهرانی
آدم پاک و سالم
-
دستِ پُر
لهجه و گویش تهرانی
حد اکثر
-
دست چپ
لهجه و گویش تهرانی
سمت چپ
-
دست خورده
لهجه و گویش تهرانی
مخدوش،مصرف شده
-
دست دارمی
لهجه و گویش تهرانی
سند دستی
-
دست داشتن
لهجه و گویش تهرانی
همدست بودن
-
دستِ دلبر
لهجه و گویش تهرانی
گلدان چینی قیف شکل که دستی آنرا گرفته