کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستساختهنما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دست
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: das(s) طاری: das(s) طامه ای: das(s) طرقی: das(s) کشه ای: das(s) نطنزی: das(s)
-
دست
لهجه و گویش تهرانی
واحد شمارش غذا،یک خوراک غذا
-
خوابنما، خوابنما شدن
لهجه و گویش تهرانی
ظاهر شدن بزرگان در خواب و پیام دادن به کسی
-
رى نُما
لهجه و گویش بختیاری
ri-nomâ رونما، هدیهاى که داماد در حجله هنگامدیدن روى عروس به او مىدهد.
-
طاق نما
لهجه و گویش تهرانی
بنائی که نمایش طاق میپزند
-
سیمنما
لهجه و گویش تهرانی
سینما
-
دست به دست دادن
لهجه و گویش تهرانی
بردن داماد به اطاق عروس ودادن رونما توسط پدر
-
دست دست کردن
لهجه و گویش تهرانی
تعلّل
-
دست رو دست گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
اقدامی نکردن
-
دست گردون،دست گردان
لهجه و گویش تهرانی
وام دادن و وام گرفتن ،قرض، تنخواه
-
این دست اون دست کردن
لهجه و گویش تهرانی
تعلل
-
دست فرمون،دست به فرمان
لهجه و گویش تهرانی
مهارت در رانندگی
-
فلج دست
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: lams / koč طاری: čelâq / efliǰ طامه ای: efliǰ / koč طرقی: lams / koč کشه ای: efliǰ نطنزی: efliǰ / koč
-
آلت دست
لهجه و گویش تهرانی
بازیچه،مزدور
-
دست انداختن
لهجه و گویش تهرانی
مسخره کردن،استهزا