کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
در چکاندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
در شدن
لهجه و گویش تهرانی
بیرون رفتن
-
در کردن
لهجه و گویش تهرانی
ول کردن،بلا اثر کردن،منفجر کردن،شلیک کردن
-
در کردن
لهجه و گویش تهرانی
بجا آوردن،ادا کردن:این به آن در،سیزده بدر
-
در کوزه
لهجه و گویش تهرانی
تکه چوبی گرد برای بستن کوزه
-
در گردش
لهجه و گویش تهرانی
برقرار
-
در گوشی
لهجه و گویش تهرانی
محرمانه
-
دم در
لهجه و گویش تهرانی
نزدیک در
-
لنگه در
لهجه و گویش تهرانی
تای در
-
دُرّ آویدن
لهجه و گویش بختیاری
dorr ǎvidan آویزان شدن.
-
دِرّ اُووِردَن
لهجه و گویش بختیاری
derr owverdan دوندگى کردن، دنبال کارى رفتن.
-
دَر بازِنَه
لهجه و گویش بختیاری
ar-bâzena درِ سوراخِ هواکشِ تنور.
-
در تَلِکى
لهجه و گویش بختیاری
dar-taleki درِ ساده چوبى باغ یا آغل.
-
در تنیر
لهجه و گویش بختیاری
dar-tanir درِ تنور.
-
در تیلَهاى
لهجه و گویش بختیاری
dar-teylai در طویلهاى، نوعى انعام که مهتر نگهدارنده چهارپایان هنگام فروش آنها ازخریدار مىگیرد.
-
دِر دادَن
لهجه و گویش بختیاری
der dâdan کسى را مدام پى کارى فرستادن.