کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
درون (داخل)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ru طاری: yo طامه ای: dar طرقی: yo کشه ای: yo نطنزی: tu
-
جستوجو در متن
-
هَنْدِرو
لهجه و گویش گنابادی
handerouw درگویش گنابادی یعنی از درون ، درون بدن ، بدن
-
سر تو لاک
لهجه و گویش تهرانی
درون گرا
-
پیقَّه
لهجه و گویش بختیاری
piqqa چرک درون جوش یا دُمَل.
-
رنگاب
لهجه و گویش تهرانی
مایع درون دیگ رنگ
-
تیلیت
لهجه و گویش بختیاری
tilit تریت، نان خرد شده درون آبگوشت.
-
دو تَهْ
لهجه و گویش گنابادی
dwtah در گویش گنابادی جمع داخل ، درون ، اندرون
-
بُچْ
لهجه و گویش گنابادی
boch در گویش گنابادی درون و داخل دهان را بُچ گویند
-
اِسْتْک
لهجه و گویش گنابادی
estak در گویش گنابادی به هسته درون زردالو ، بادام و گردو را گویند.
-
پِنُّمیدَن
لهجه و گویش بختیاری
pennomidan بسیار ورم کردن؛ شیئى که درون شىءدیگر حجمش زیاد شده و بیرون نیاید.
-
دُولُون
لهجه و گویش بختیاری
dulun محل ریختن گندم به درون ناودان درآسیاب.
-
تودرتو
لهجه و گویش بختیاری
tu-dar-tu تو در تو، چند اتاق که درهایشان درون هم باز شود.
-
تِپِنى
لهجه و گویش بختیاری
tepeni تشکچهاى که پنبه یا پشم درون آن به هم فشرده و سفت شده باشد.
-
کوو
لهجه و گویش بختیاری
kow ها، عمل نیمه باز کردن دهان و بیرون دادن هوا از درون ریهها.