کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درهم وبرهم سخن گفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دَرهم
لهجه و گویش تهرانی
زنجور، پریشان
-
درهم برهم،درهم و برهم
لهجه و گویش تهرانی
بهمریخته،مخلوط
-
درهم کردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: gel yâ bekeri طاری: gal yâ ârkard(mun) طامه ای: qâti kardan طرقی: gel yâ ârkardmun کشه ای: gel yâ ârkardmun نطنزی: gelhem kardan
-
درهم گوریده
لهجه و گویش تهرانی
موهای درهم پیچیده
-
جستوجو در متن
-
لب تر کردن
لهجه و گویش تهرانی
باده نوشیدن ،سخن گفتن،به محض گفتن.
-
پرت و پلا گفتن
لهجه و گویش تهرانی
یاوه و سخن بیهوده گفتن است
-
دهن واکردن
لهجه و گویش تهرانی
سخن گفتن.
-
لب تِرِکوندن
لهجه و گویش تهرانی
سخن گفتن،حرف زدن.
-
زون آورى کردن
لهجه و گویش بختیاری
zunâvari kerdan زبانآورى کردن، داد سخن دادن، باگستاخى سخن گفتن.
-
هَرف زیدن
لهجه و گویش بختیاری
harf zeydan 1. حرف زدن، سخن گفتن؛ 2. ناسزا گفتن bem harf zeyd>:به من ناسزا گفت> .
-
نُقُّش
لهجه و گویش بختیاری
noqqoš نطق، سخن گفتن، ابراز نظر کردن.
-
مِنْ مِنْ
لهجه و گویش گنابادی
menmen در گویش گنابادی یعنی با لکنت ، با گرفتگی سخن گفتن ، تامل در هنگام سخن راندن
-
وَحَرْف
لهجه و گویش گنابادی
waharf در گویش گنابادی یعنی شوق سخن گفتن را در کسی برانگیختن ، زیرِ زبان کشیدن ، مشغول و سرگرم کردن کسی با سخن
-
ایزایى دادَن
لهجه و گویش بختیاری
izâi dâdan 1. متلک گفتن؛ 2. سخن نیشدار زدن، عتراض کردن.