کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درد کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دِرد
لهجه و گویش بختیاری
derd پاره شد.
-
گلو درد،سینه درد،دل درد
لهجه و گویش تهرانی
نام بیماری ها
-
تیَه دَرد
لهجه و گویش بختیاری
tia-dard چشمدرد.
-
درد بیدردی
لهجه و گویش تهرانی
ناراحتی از بیغمی
-
درد دل
لهجه و گویش تهرانی
راز را در میان گذاشتن
-
دل درد
لهجه و گویش تهرانی
مرض:مگه ()داری
-
هُم درد
لهجه و گویش بختیاری
hom-dard همدرد.
-
تخم درد
لهجه و گویش تهرانی
مرض
-
پس درد
لهجه و گویش تهرانی
درد آخر زایمان
-
رماتیسم (درد مفاصل)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: rumâtis طاری: rumâtis طامه ای: rumâtis طرقی: româtis کشه ای: româtis نطنزی: rumâtis
-
درد و آکله
لهجه و گویش تهرانی
بیماری سخت و لاعلاج :()بگیری
-
درد و بلا
لهجه و گویش تهرانی
محنت وسختی،مرض و ناراحتی.()ت به جونم،درد و بلات تو سرفلانی.
-
درد و درمان
لهجه و گویش تهرانی
متضاد
-
درد و دو
لهجه و گویش تهرانی
همت
-
درد و مرض
لهجه و گویش تهرانی
بیماری