کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دَبه
لهجه و گویش تهرانی
ظرف روغن، فلاسک
-
دَبَّه
لهجه و گویش بختیاری
dabba دبّه، نام کیسهاى چرمى که شکارچى براىحمل باروت به کمر خود مىبندد.
-
دبّه ریش
لهجه و گویش تهرانی
دارای ریش انبوه
-
دَبه ،دوبه
لهجه و گویش تهرانی
قایق باریک دو نفره یا یک نفره
-
دبه خایه
لهجه و گویش تهرانی
قُر
-
دَبه،()درآوردن/ کردن
لهجه و گویش تهرانی
بهانه درمعامله،نکول،وادنگ آمدن
-
جستوجو در متن
-
واسرنگ( در آوردن )
لهجه و گویش تهرانی
دبه کردن
-
بَلَم
لهجه و گویش تهرانی
قایقی بزرگتر از دبه
-
زیر در رو
لهجه و گویش تهرانی
قمار باز دبه درآر
-
لاپوری
لهجه و گویش تهرانی
قمارباز دبه درار
-
وادَنگ
لهجه و گویش تهرانی
دبه، از قول خود برگشت
-
ریش (انواع)
لهجه و گویش تهرانی
محرابی،توپی،دَبه،بُزی،سجافی.
-
جِر،جِر زدن،جر زن
لهجه و گویش تهرانی
دبه /()کردن/()کن/مقررات بازی را نقض کردن
-
واکَنَّن
لهجه و گویش بختیاری
vâ kannan 1. چیزى را از کسى با زیرکى گرفتن؛ 2. دبِّه درآوردن.