کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دامن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دامن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: dâmun طاری: dâman طامه ای: dâman / pâcin طرقی: dâmun کشه ای: dâman نطنزی: dâmen
-
واژههای مشابه
-
دامن خالی
لهجه و گویش تهرانی
بدون بچه
-
دست به دامن ،()شدن
لهجه و گویش تهرانی
متوسل،()شدن
-
جستوجو در متن
-
تُمُون قِرّى
لهجه و گویش بختیاری
tomun-qerri دامن کوتاه و پرچین بانوان.
-
شَلیتَه
لهجه و گویش بختیاری
šalita شلیته، دامن پرچین کوتاه.
-
آتش بیار (معرکه)
لهجه و گویش تهرانی
کسی که به ماجرایی دامن میزند
-
بی سیرت
لهجه و گویش تهرانی
تجاوز شده ، دامن لکهدار.
-
بی صورت
لهجه و گویش تهرانی
تجاوز شده، دامن لکهدار.
-
قِرقِری
لهجه و گویش تهرانی
دامن چیندار
-
شل،شلیته
لهجه و گویش تهرانی
دامن کوتاه چین دار د
-
شلیته
لهجه و گویش تهرانی
دامن کوتاه چین دار تا بالای باسن که روی شلوار پوشند
-
دامُونَه
لهجه و گویش بختیاری
dâmuna دامن، قسمت جلوى پیراهن.beriz min-e dâmuna-t>:درون دامنتبریز> .
-
کوکیلَه
لهجه و گویش بختیاری
kukila انعام یا بخشش صاحب خرمن به کودکان (معمولاً بههنگامتقسیمخرمنگندمو حمل آنبهانبارکودکانىازصاحبخرمن تقاضاى کوکیله کنند. صاحب خرمن نیز مقدارى گندم درظرف یادر دامن کودکان مىریزد).