کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داد رسیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دَسْ داْدَ
لهجه و گویش گنابادی
dasdada در گویش گنابادی یعنی آشتی کردن ، صلح کردن ، معامله کردن ، کنار آمدن ، همدستی ، تبانی کردن
-
داد زیدَن
لهجه و گویش بختیاری
dâd zeydan داد زدن، فریاد کشیدن.
-
داد دل، () را گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
کام
-
داد و بیداد
لهجه و گویش تهرانی
هوار
-
داد و ستد
لهجه و گویش تهرانی
بازرگانی ،مراوده،بده بستان
-
داد و هوار
لهجه و گویش تهرانی
فریاد
-
انگار (/ مثل این که) پدرش را کشتهام که سرم داد میکشد.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: engâr buwâš-em bekošta ke sarem dâd aǰene. طاری: mesingo peyeš-em bekošta go dâd sarem ažna. طامه ای: engâr bâbâ-me bokošte ke sar-e mon dâ-ɂe keše. طرقی: engâr peyeš-om bekošta ke sarom dâd adâra (/dâd akiša). کشه ای: fekr akera peyš-em bek...
-
جستوجو در متن
-
رسیدن
لهجه و گویش تهرانی
به خود رسیدن و آرایش کردن
-
رَسیدَن
لهجه و گویش بختیاری
rasidan رسیدن.
-
سرانجام،()گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
به نتیجه رسیدن
-
صفا رسیدن
لهجه و گویش تهرانی
کام گرفتن
-
سر رسیدن
لهجه و گویش تهرانی
وارد شدن،غافلگیر کردن ،تمام شدن
-
نوا، بی نوا، نوا رسیدن
لهجه و گویش تهرانی
نصیب، بهره
-
نون و نوا،()رسیدن
لهجه و گویش تهرانی
آب و نان/مکنت.