کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دادۀ روشن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عصا قورت داده
لهجه و گویش تهرانی
کسی که موقع راه رفتن سرش را بالا میگیرد
-
سرخ کردنی،سرخ کرده،تفت داده
لهجه و گویش تهرانی
غذائی که با روغن تفت دادهاند
-
جستوجو در متن
-
روزان،روزِ روزان
لهجه و گویش تهرانی
روشن،روز روشن
-
رُوشنا
لهجه و گویش بختیاری
rušnâ روشن.
-
روشنا
لهجه و گویش تهرانی
روشن
-
گیروندن
لهجه و گویش تهرانی
روشن گردن
-
مث چراغ
لهجه و گویش تهرانی
روشن
-
مث روز
لهجه و گویش تهرانی
روشن
-
روشن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: rušan طاری: rušnâ طامه ای: rušan طرقی: rušnâ / derginnâyi کشه ای: rošan نطنزی: rušan
-
رُوشنا کِردن
لهجه و گویش بختیاری
rušnâ kerdan روشن کردن.
-
روز روشن
لهجه و گویش تهرانی
در روز
-
گیراندن
لهجه و گویش تهرانی
شلیک کردن،آتش روشن کردن
-
مث روز روشن
لهجه و گویش تهرانی
واضح
-
کرکره،پرده کرکره
لهجه و گویش تهرانی
پرده سایه روشن