کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داده شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عصا قورت داده
لهجه و گویش تهرانی
کسی که موقع راه رفتن سرش را بالا میگیرد
-
سرخ کردنی،سرخ کرده،تفت داده
لهجه و گویش تهرانی
غذائی که با روغن تفت دادهاند
-
جستوجو در متن
-
خیط شدن
لهجه و گویش تهرانی
بور شدن، شرمنده شدن
-
شیرک شدن
لهجه و گویش تهرانی
دلیر شدن، چیره شدن
-
لَهْشیْدَ
لهجه و گویش گنابادی
lahshida در گویش گنابادی یعنی پژمرده شدن ، لِه شدن ، گندیده شدن
-
مُخْ مُخَ
لهجه و گویش گنابادی
mokhmokha در گویش گنابادی تحریک شدن ، هانتریک شدن ، وسوسه شدن
-
اوخ شدن، اوف شدن
لهجه و گویش تهرانی
مجروح شدن (بچهها)، آسیب دیدن.
-
برزخ،()شدن
لهجه و گویش تهرانی
کنف،پَکَر، کنفت شدن،پکر شدن
-
پاتیل شدن
لهجه و گویش تهرانی
سیاه مست شدن،بیحال شدن
-
سر به نیست کردن /شدن
لهجه و گویش تهرانی
نابود کردن/شدن
-
سرحساب شدن
لهجه و گویش تهرانی
ملتفت شدن،فهمیدن،مطلع شدن
-
خورد کردن/شدن
لهجه و گویش تهرانی
تحقیر کردن/شدن
-
زِرت قمصور شدن
لهجه و گویش تهرانی
زوار در رفتن ، فنا شدن،ناتوان شدن
-
منتر کردن /شدن
لهجه و گویش تهرانی
معطل یا سرگردان شدن