کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خیمه به صحرا بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
وَپاْدِشْتَ
لهجه و گویش گنابادی
wapadeshta در گویش گنابادی یعنی بردن کودکان به دستشویی ، کمک کردن برای مستراح بردن کودکان
-
بافَه گرد
لهجه و گویش بختیاری
bâfa gard بافه گرد (کسى که در صحرا به دروگرانچپق تعارف مىکند و در مقابل ازگندمهاى چیده شده به او مىدهند).
-
به باد دادن
لهجه و گویش تهرانی
از بین بردن
-
تیشه به ریشه
لهجه و گویش تهرانی
از بین بردن
-
قَنبَرَک، ()زدن
لهجه و گویش تهرانی
زانو به بغل گرفتن،سر به گریبان بردن
-
بار اَردى
لهجه و گویش بختیاری
bâr-ardi به آسیاب بردن گندم براى تهیه آرد.
-
به فلان گاو زدن
لهجه و گویش تهرانی
از بین بردن
-
به ک.ن گاو زدن
لهجه و گویش تهرانی
از بین بردن پول
-
دست به چوب،()بردن
لهجه و گویش تهرانی
بزن/حمله کردن
-
دست را خواندن
لهجه و گویش تهرانی
به حیله کسی پی بردن
-
دوش فنگ
لهجه و گویش تهرانی
بردن تفنگ به دوش در تشریفات نظامی
-
چُمبُلَک، ()زدن
لهجه و گویش تهرانی
در گوشهای نشستن و سر به گریبان بردن.
-
چَنبَرَک،()زدن
لهجه و گویش تهرانی
در گوشهای نشستن و سر به گریبان بردن.
-
عروس کشان
لهجه و گویش تهرانی
مراسم بردن عروس به خانه داماد
-
دست به دست دادن
لهجه و گویش تهرانی
بردن داماد به اطاق عروس ودادن رونما توسط پدر