کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خِرّ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خِرّ
لهجه و گویش تهرانی
زیر گلو،حلقوم
-
واژههای مشابه
-
خُرْ
لهجه و گویش گنابادی
khor در گویش گنابادی یعنی خود ، خودت را
-
خر
لهجه و گویش بختیاری
xar 1. خر؛ 2. قسمت محدب قاپ. خر دیزه xar diza:خرِ سیاهرنگ. خر زَردَه xar zarda:خر عنّابى پُررنگ. خر سُووزَه xar sowza:خر سفیدرنگ. خر میشَه xar miša:خر خاکسترىرنگ.
-
خِر
لهجه و گویش تهرانی
حلق،خرخره
-
خر تو خر
لهجه و گویش تهرانی
بلبشو
-
خِر گرفتن، بیخ خِر گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
یخه کسی را گرفتن
-
مَچِه خَر
لهجه و گویش گنابادی
machekhar در گویش گنابادی به الاغ ماده مچه خر یا ماچه خر گویند.برای توهین مرد به زن هم به کار میرود و به صورت کنایه به زنی گویند که حرف گوش کن نیست و از مرد تمکین ندارد.
-
جُلِّ خر
لهجه و گویش بختیاری
joll-e xar پالانِ الاغ.
-
بیخ خِر
لهجه و گویش تهرانی
حلق،خرخره
-
دسته خر
لهجه و گویش تهرانی
حواله،دشنام.
-
مُفت خر
لهجه و گویش تهرانی
کلاش و متقلب در خرید
-
نره خر
لهجه و گویش تهرانی
گردن کلفت،مرد قوی و نامحرم
-
خَر زُقُل
لهجه و گویش بختیاری
xar-zoqol سرگین الاغ.
-
خر گُولُوگَه
لهجه و گویش بختیاری
xar-guluga جایى که اسب و الاغ در آنجا غلت زنند.