کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خيط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خیط
لهجه و گویش گنابادی
khit در گویش گنابادی یعنی سنگ روی یخ کردن ، شرمدنده کردن ، شکست دادن ، خراب ، خراب شدن
-
خیط،یک خیط،دوخیط ،سه خیط
لهجه و گویش تهرانی
علامت گروهبانی
-
خیط شدن
لهجه و گویش تهرانی
بور شدن، شرمنده شدن
-
جستوجو در متن
-
فوتینا
لهجه و گویش تهرانی
خیط، خیط شدی!
-
بور شدن
لهجه و گویش تهرانی
خیط شدن
-
دماغ سوزاندن
لهجه و گویش تهرانی
خیط کردن
-
دماغ سوخته
لهجه و گویش تهرانی
بور و خیط
-
دماغ سوخته خریداریم
لهجه و گویش تهرانی
خیط شدی!
-
مالیدی،()هفت دست
لهجه و گویش تهرانی
فوتینا!،خیط
-
بور
لهجه و گویش تهرانی
خیط، خجل، شرمنده
-
مندل
لهجه و گویش تهرانی
خیط،خطی که چله نشینان ومرتاض ها دور خود میکشند
-
چله نشستن،چله نشینی
لهجه و گویش تهرانی
ریاضت کشیدن(چهل روزداخل مندل یا خیط نشسته ذکر میگویند)
-
قاْراشْمیْش
لهجه و گویش گنابادی
gharashmish در گویش گنابادی یعنی وضعیت جنگی ، خراب شدن اوضاع ، اوضاع خیْط ، هرج و مرج ، گرگ و میش