کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خون کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
والاخون، آلا خون
لهجه و گویش تهرانی
سرگردان ،بلا تکلیف
-
چاوش،چاووش،چاوشی خون
لهجه و گویش تهرانی
اشعار که در ورود کاروان یا در بدرقه میخوانند.
-
خفِقون،خفه خون،()گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
خفقان
-
غرقه به خون
لهجه و گویش تهرانی
آغشته به خون
-
خون به جگر/ به دل
لهجه و گویش تهرانی
در عذاب
-
جستوجو در متن
-
خین کِردن
لهجه و گویش بختیاری
xin kerdan خونِ کسى را ریختن، قتل کردن.
-
شاخِ هَجُمت هِشتن
لهجه و گویش بختیاری
šâx-e hajomat heštan 1. نهادن شاخ حجامت (براى گرفتن خون)؛ 2. (کنایى) کسى را به دروغ بزرگ کردن و از او بهره بردن.