کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خوشه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: huša طاری: huša طامه ای: huša طرقی: hoša کشه ای: hoša نطنزی: huša
-
واژههای مشابه
-
خُوشه
لهجه و گویش بختیاری
xuša خوشه.
-
خُوشَه وُرچین
لهجه و گویش بختیاری
xuša-vorčin خوشهچین huša vorčin .
-
قلم خوشه (غوشه)
لهجه و گویش تهرانی
قلمی که کار را از پشت بر جسته میکند در فلز کاری
-
واژههای همآوا
-
خُوشه
لهجه و گویش بختیاری
xuša خوشه.
-
جستوجو در متن
-
هوش کِردن
لهجه و گویش بختیاری
huš kerdan خوشه کردن، خوشه بستن غلات.
-
چِلِز، چلوز
لهجه و گویش تهرانی
خوشههای کوچک که یک خوشه بزرگ را تشکیل میدهند.
-
هوشَه
لهجه و گویش بختیاری
huša خُوشه.
-
کَهْجُل
لهجه و گویش گنابادی
kahjol در گویش گنابادی خوشه هایی از گندم را گویند که نیم کوفته باقی می ماندند و باید پس از غربال کردن مجددا با «خوشِه کَو» (خوشه کوب) کوبیده شوند.
-
هوشَه گَنُّم
لهجه و گویش بختیاری
huša gannom خوشه گندم.
-
کُلَش
لهجه و گویش تهرانی
ساقه بدون خوشه گندم، جای درو شده
-
آونگ
لهجه و گویش تهرانی
ریسمانی که خوشه انگور را به آن آویزند/آویزان.