کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خمیر چوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سفره خمیر
لهجه و گویش بختیاری
sofra xamir سفره بزرگ نخى به ضخامت و اندازهجاجیم که وسایل پختن نان را روى آنگذارند.
-
مایه خمیر
لهجه و گویش بختیاری
mâya xamir مایه خمیر، خمیر ترشیده.
-
ما خمیر
لهجه و گویش بختیاری
mâ xamir mâya xamir .
-
چونه،()خمیر
لهجه و گویش تهرانی
پیمانه ،تکه خمیر، گلوله
-
جستوجو در متن
-
تیرِ نُون وِلا کُن
لهجه و گویش بختیاری
tir-e nun velâ-kon چوب مخصوص پهن کردن خمیر نان.
-
تیرک
لهجه و گویش تهرانی
چوب کوتاه و ظریفی که چونه خمیر را با آن پهن میکند. نورد، خمیر پهن کن
-
تیر
لهجه و گویش بختیاری
tir 1. چوب باریک و تراش خوردهاى که با آن خمیر نان را پهن کنند؛ 2. تنه درخت که در سقف اتاق بهکار رود؛ 3. بهترین (در میان گوسفندان)؛ 4. تیرِ تفنگ، تیرِ کمان.