کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خمیدهرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رو
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: düm طاری: düm طامه ای: dim طرقی: düm کشه ای: dim نطنزی: dum
-
رُو
لهجه و گویش تهرانی
رُخ، صورت، چهره، گونه، دیم،طرف،جهت
-
خاله رو رو
لهجه و گویش تهرانی
خاله زنک ،شلخته
-
رو تو رو باز شدن
لهجه و گویش تهرانی
خودمانی شدن
-
تَهْ رو
لهجه و گویش گنابادی
tahrw در گویش گنابادی یعنی صورت ، ظاهر ، رودرو
-
رو دُم
لهجه و گویش بختیاری
rudom فرزندم (لفظى است براى ابراز محبت).
-
جُو رُو
لهجه و گویش بختیاری
ju-ru جوى روب، کسى که جوى آب رالایروبى کند. bildâr .
-
آفتاب رو
لهجه و گویش تهرانی
نور گیر ،رو به جنوب
-
دِدر رو
لهجه و گویش تهرانی
تند فرار کردن
-
دَر رو
لهجه و گویش تهرانی
راه خروجی،مجرا،گذرگاه، اعتبار ، برش: حرفش دررو دارد=حرفش میرود.
-
دیوار رو
لهجه و گویش تهرانی
دزد خانه ها
-
رو انداختن
لهجه و گویش تهرانی
خواهش کردن
-
رو آمدن
لهجه و گویش تهرانی
چاق شدن
-
رو زدن
لهجه و گویش تهرانی
رو انداختن
-
رو شاخشه!
لهجه و گویش تهرانی
حتماً این اتفاق میافتد