کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خفگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خفه مرگ،()ی
لهجه و گویش تهرانی
با خفگی مردن
-
گِلامون
لهجه و گویش بختیاری
gelâmun 1. خناق؛ 2. خفگى، گرفتگى گلو.
-
هُلْقِمون
لهجه و گویش بختیاری
holqemun خُنّاق، به هم آمدن گلو، حالت خفگى (نوعى نفرین) holqemun begiri>:خُنّاق بگیرى> .