کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خطدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خط
لهجه و گویش تهرانی
راه،جاده،سطر
-
دار
لهجه و گویش تهرانی
دستگاه قالیبافی و بافندگی .
-
دار
لهجه و گویش بختیاری
dâr 1. دار قالىبافى؛ 2. گاوآهن، خیش (ابزارى است که با آن زمین را شیار داده یا شخم کنند)؛ 3. چوبه دار؛ 4. درخت.
-
بامدار،بوم دار
لهجه و گویش تهرانی
دستیار و شاگرد کفتر باز
-
دار دار کردن
لهجه و گویش تهرانی
حرف بی معنا و پر سر و صدا،جار زدن
-
سر خط
لهجه و گویش بختیاری
sar xat قرارداد میان مالک و کارگر براى یک سالکار (به ازاى لباس و مقدار معیّنى گندم وجو).
-
هفت خط
لهجه و گویش تهرانی
رند،هفت خط باده
-
چوب خط
لهجه و گویش تهرانی
حساب که با چاقو روی چوب میکنند(روی هر چهار خط، خط پنجم را میکشند)
-
خط خطی
لهجه و گویش تهرانی
خط خورده
-
خطمخالی
لهجه و گویش تهرانی
نقشدار، رنگ گربه
-
زین دار
لهجه و گویش بختیاری
zeyn-dâr ذهندار، باهوش، باحافظه.
-
آفتابه دار
لهجه و گویش تهرانی
مسئول آفتابه در آبریزگاه مسجد،فرمانده بی اقتدار
-
آینهدار
لهجه و گویش تهرانی
سلمانی
-
بازی دار
لهجه و گویش تهرانی
کبوتری که نمایش دارد و زیاد ملق میزند
-
بومدار
لهجه و گویش تهرانی
دستیار کفتر باز .