کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خشک کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خُشک
لهجه و گویش تهرانی
قطیفه،لُنگ
-
تاس خُشک
لهجه و گویش بختیاری
tâs-xošk نوعى نان ضخیم و خشک شبیه نان قندىبدون شیرینى.
-
ناخن خشک
لهجه و گویش تهرانی
خسیس
-
نون خشک
لهجه و گویش تهرانی
نان خشک شده که بسختی قابل خوردن است
-
خشک زدن
لهجه و گویش تهرانی
بی حرکت ماندن
-
خشک شدن
لهجه و گویش تهرانی
بند آمدن آب و شیر و غیره
-
خشک و خالی
لهجه و گویش تهرانی
بدون مخلفات، ساده
-
جستوجو در متن
-
زنجیره کردن
لهجه و گویش تهرانی
چیدن خشت برای خشک شدن
-
قاب دستمال،رومال
لهجه و گویش تهرانی
پارچه خشک کردن ظرف،حوله
-
قاق،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
خشک و خالی،پوست سبز گردو را گرفتن
-
دِسْمالْ
لهجه و گویش گنابادی
desmal در گویش گنابادی یعنی دست زده شده ، گاییده شده ، استفاده شده ، پارچه ای که در جیب به عنوان عرق چین و خشک کردن صورت و پاک کردن بینی استفاده میکنند.
-
کِدى کیزه قیلون
لهجه و گویش بختیاری
kedi kiza qeylun (لفظا) کدوى کوزه قلیان، نوعى کدو حلوایى با پوست ستبر و گردن باریک که پس از خشک کردن و خالى کردن درونش از آن بهعنوان ظرف ادویهجات استفاده کنند.
-
ریْجَن
لهجه و گویش گنابادی
rijan در گویش گنابادی یعنی طناب ضخیم آویزان کردن لباس ها برای خشک شدن ، طناب ، آویزان