کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خس در چشم افتادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خَس
لهجه و گویش بختیاری
xas 1. خالص؛ 2. غلیظ.
-
خُس
لهجه و گویش بختیاری
xos خودش، خود او.
-
خَس
لهجه و گویش تهرانی
استخوان(اصطلاح قصابی)
-
خِس خِس
لهجه و گویش تهرانی
صدای سینه گرفته،یا نفس کشیدن بیمار
-
سا خَس
لهجه و گویش بختیاری
sâ xas سایه کامل.
-
جستوجو در متن
-
از چشم افتادن
لهجه و گویش تهرانی
خوار شدن
-
از تیَه وَسَّن
لهجه و گویش بختیاری
ez tia vassan از چشم افتادن، منفور شدن.
-
سرشاخ شدن
لهجه و گویش تهرانی
در افتادن
-
واتابیدن
لهجه و گویش تهرانی
با کسی در افتادن ،تندی
-
مِخْمِصَ
لهجه و گویش گنابادی
mekhmesa در گویش گنابادی یعنی گرفتاری ، درگیری ، مشکل ، در خطر افتادن
-
بِفْتیْدَ
لهجه و گویش گنابادی
beftida در گویش گنابادی یعنی زمین خوردن ، افتادن ، سقوط کردن
-
پُوریدَن
لهجه و گویش بختیاری
puridan جا افتادن، در جاى خود قرار گرفتن.
-
از صرافت افتادن
لهجه و گویش تهرانی
از تصمیم عدول نمودن، سست شدن در کار
-
هَچاْر
لهجه و گویش گنابادی
hachar در گویش گنابادی یعنی تحت فشار ، فشار ، در دردسر افتادن ، هَچَل