کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرمن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خرمن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: xarmen طاری: âxun طامه ای: xarman طرقی: âxun کشه ای: xarman نطنزی: âxun
-
واژههای مشابه
-
خرمن جا
لهجه و گویش تهرانی
محل خرمن کوبی .
-
خرمن کوبیدن
لهجه و گویش تهرانی
خرد کردن سنبله گندم و …
-
آلولو،()سر خرمن
لهجه و گویش تهرانی
مترسک،آدم بی مصرف،لولو
-
جستوجو در متن
-
دِز کِردن
لهجه و گویش بختیاری
dez kerdan مُهر کردن خرمنِ گندم.
-
هوله کِردن
لهجه و گویش بختیاری
hula kerdan کوبیدن خرمن با گاو و خرمنکوب.
-
بِردُو
لهجه و گویش گنابادی
berdow در گویش گنابادی به خرمن کوفتن با گاو گفته میشود.بردو ابزاریست چوبی که برای خرمن کوبی به پشت گاوها وصل میکردند و سپس گاوها را در زمین حرکت میدانند. بردو ها پدر خرمن کوب های جدید و کمباین ها میباشند.
-
کوکیلَه
لهجه و گویش بختیاری
kukila انعام یا بخشش صاحب خرمن به کودکان (معمولاً بههنگامتقسیمخرمنگندمو حمل آنبهانبارکودکانىازصاحبخرمن تقاضاى کوکیله کنند. صاحب خرمن نیز مقدارى گندم درظرف یادر دامن کودکان مىریزد).
-
پِلقار
لهجه و گویش بختیاری
pelqâr اختیار، کنترل. xarmen taš gereft dia be pelqâr niâ> خرمن آتشگرفت و دیگرمهارنمىشود> .
-
آشیر / آشین
لهجه و گویش بختیاری
âšir/âšin غله بر افشان، چندشاخ (ابزار چوبی ِچنگالمانند که دانههاى خرمن کوبیده رابا افشاندن در هوا و با استفاده از بادملایم از کاه جدا مىسازد).
-
خر مِنجا
لهجه و گویش بختیاری
armenjâ خرمنجاى، جاى خرمن. زمین مسطحبزرگى را که نزدیک روستا باشد آب مىبندند و شخم مىزنند و ماله مىکشندو غلتک مىزنند تا صاف شود. محصولات مختلف را از صحرا آورده آنجا ریزند و بهتدریج آنها را مىکوبند ودانه را از کاه جدا مىکنند.