کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خرج کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مادر خرج
لهجه و گویش تهرانی
مسئول خرج، تنخواهدار بویژه در سفر
-
خرج ،خرجی
لهجه و گویش تهرانی
هزینه ،بودجه خانه
-
خرجِ اتینا
لهجه و گویش تهرانی
خرج بیهوده
-
خرج راه
لهجه و گویش تهرانی
هزینه سفر
-
عطینا،خرج ()
لهجه و گویش تهرانی
خرج بیهوده
-
خرج در رفته
لهجه و گویش تهرانی
درآمد پس از کسر هزینه ها
-
جستوجو در متن
-
سرکیسه را شل کردن
لهجه و گویش تهرانی
خرج کردن
-
لوطی خور کردن/شدن
لهجه و گویش تهرانی
مال دیگران را تقسیم و خرج عیاشی دسته جمعی کردن
-
نشوندن
لهجه و گویش تهرانی
زنی را صیغه کردن و خرج او را دادن
-
ماْسیْدَ
لهجه و گویش گنابادی
masida در گویش گنابادی یعنی خرج کردن ، ولخرجی ، دست باز کردن ، دست و دلباز بودن
-
پِیْشخُر
لهجه و گویش گنابادی
peyshkhor در گویش گنابادی یعنی درامدی که قرار است بدست آید را از قبل خرج کردن ، مقداری از چیزی خوردن