کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حیاط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حیاط
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: hayât طاری: hayât طامه ای: heyât طرقی: hayât کشه ای: hayât نطنزی: hayât
-
جستوجو در متن
-
مونِ سِرا
لهجه و گویش گنابادی
monesera در گویش گنابادی یعنی حیاط ، داخل حیاط
-
آبپاشی
لهجه و گویش تهرانی
آب پاشیدن برای خنک شدن حیاط
-
زاویه
لهجه و گویش تهرانی
اتاقی در گوشه حیاط
-
هَسار
لهجه و گویش بختیاری
hasâr 1. حصار؛ 2. حیاط.
-
دروازه
لهجه و گویش بختیاری
darvâza در بزرگ دولنگهاى حیاط.
-
آقِل
لهجه و گویش بختیاری
âqel 1. آغُل، حیاط خانه؛ 2. عاقل، هوشمند.
-
خَرَن
لهجه و گویش بختیاری
aran خرند، سکو، (بخش مرتفع حیاط بهارتفاع حدود یک متر که کارهایى مانند پختن نان و گردآورى شیر دام را درتابستان روى آن انجام دهند تا حیوانات رها شده در حیاط نتوانند مزاحم شوند).
-
باروَن
لهجه و گویش بختیاری
bârvan 1. باربند؛ 2. حیاط بزرگى که اسبان رادر آن به آخور بندند، انبار غلات وحبوبات.