کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلوا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حلوا تَرَک
لهجه و گویش تهرانی
ترحلوا
-
ترحلوا،تره حلوا
لهجه و گویش تهرانی
نوعی حلوا از آرد (برنج) سرخ شده
-
حلوا جوزی،قسط()
لهجه و گویش تهرانی
حلوائی از آرد و شیره و گردو که گران بوده و کم میداده اند/سهمیه کم
-
حلوا ماماجیم جیم
لهجه و گویش تهرانی
ورقه شیره و آرد که روی آن شاهدانه بو داده پاشیده اند
-
قسط حلوا جوزی
لهجه و گویش تهرانی
مقدار کم
-
نون و حلوا ،()خیر کردن
لهجه و گویش تهرانی
غذای خوشمزه،خیرات رایج
-
واژههای همآوا
-
هَلوا
لهجه و گویش بختیاری
halvâ حلوا.
-
جستوجو در متن
-
هَلوا
لهجه و گویش بختیاری
halvâ حلوا.
-
تنتنانی،حلوای ()
لهجه و گویش تهرانی
نوعی حلوا
-
کدو حلوائی
لهجه و گویش تهرانی
کدوی نارنجی ویژه حلوا
-
انگشت پیچ
لهجه و گویش تهرانی
نوعی حلوا از سفیده تخم مرغ و شکر (+آب چوبک )،غلیظ
-
شب هفت(عزا)
لهجه و گویش تهرانی
مراسم ششم در گذشت در منزل صاحب عزا برای صرف حلوا و فاتحه