کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حلاج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مث خایه حلاج
لهجه و گویش تهرانی
لرزان
-
واژههای همآوا
-
هِلاّج
لهجه و گویش بختیاری
hellâj حَلاّج، پنبهزن، کسى که الیاف به هم فشرده پنبه را از هم باز کند jerjik-kon .
-
جستوجو در متن
-
پنبه زن
لهجه و گویش تهرانی
حلاج
-
پَمَّه زن
لهجه و گویش بختیاری
pamma zan پنبه زن، حلاّج.
-
چَکِ هِلاّجى
لهجه و گویش بختیاری
čak-e hellaji چوبى مانند گوشتکوب که حلاّج با آن زهکمان حلاجى را براى زدن پنبه به لرزشدرمىآورد.
-
هِلاّج
لهجه و گویش بختیاری
hellâj حَلاّج، پنبهزن، کسى که الیاف به هم فشرده پنبه را از هم باز کند jerjik-kon .
-
جرجیک
لهجه و گویش بختیاری
jerjik نام دستگاهى چوبى که پنبه دانه را از پنبهجدا مىکند و داراى دو نَوَرد است که بهفاصله دو میلیمتر از یکدیگر نصبشدهاند، نورد زیرین که باریکتر است بادستهاى به چرخش درمىآید و پنبه رااندک اندک از میان دو نورد عبورمىدهند. نورد زبرین نیز برخلاف گردشنورد...