کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حسن لؤلؤئی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دردونه حسن ترقه/ حسن کبابی
لهجه و گویش تهرانی
بچه لوس
-
حسن بگی
لهجه و گویش تهرانی
پیراهنی که از سرشانه دکمه بخورد.
-
حسن و حسین کردن
لهجه و گویش تهرانی
از همه پول قرض کردن ،قرض کسی را با وام گرفتن از دیگری پرداختن
-
کلاه حسن بَگی
لهجه و گویش تهرانی
کلاه نمدی استوانهای شبیه فینه
-
عزیز دُر دونه ،()حسن کبابی
لهجه و گویش تهرانی
محبوب،سوگلی،بچه لوس و عزیز کرده ،محبوب
-
حسن، علی را در باغ دید.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: hasan ali-š ru bâq-de bedi. طاری: hasan ali-š yo raz-vâ bedi. طامه ای: hasan ali ru raz-de bodi. طرقی: hasan ali-š yo raz-de bedi. کشه ای: hasan ali-š yo raz-de bedi. نطنزی: hasan ali-š tu bâq badi.
-
جستوجو در متن
-
لو
لهجه و گویش بختیاری
lu قاپ ساییده شده.
-
ده لو،هشت لو ،()خوشگله
لهجه و گویش تهرانی
خال های ورق(گنجفه)
-
لُو
لهجه و گویش تهرانی
لب
-
آدم فروش
لهجه و گویش تهرانی
لو دهنده
-
لُوْ
لهجه و گویش گنابادی
louw در گویش گنابادی یعنی لب ، کنار ، بغلِ
-
لو دادن،خود را ()
لهجه و گویش تهرانی
افشا کردن/بی عفتی کردن
-
وُرْ دَمْ دَدَ
لهجه و گویش گنابادی
wardamdada در گویش گنابادی یعنی لو دادن ، راپرت دادن ، گزارش دادن ، جاسوسی ، خبرکشی ، به خطر انداختن ، جلو انداختن کسی برای کاری که راضی نیست ، تحریک کردن ، وسوسه کردن